‎کانال کتاب و داستان‎

کتاب و داستان

داستانک، سخنان ناب، طنز، دیالوگ ماندگار، داستان کوتاه، کتاب، سخنان اندیشمندان

داستانک، سخنان ناب، طنز، دیالوگ ماندگار، داستان کوتاه، کتاب، سخنان اندیشمندان

۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان کوتاه» ثبت شده است

💫✨💫✨


#بیاموزیم 


مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند: چرا دیر می آیی؟ جواب می داد: یک ساعت بیش تر می خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمی گیرم. یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید. 


مرد هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ می زد تا شاگردها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود. یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود. 


مرد هر زمان نمی توانست کار مشتری را با دقت و کیفیت، در زمانی که آن ها می خواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمی کرد و عذر می خواست. یک روز فهمید مشتریانش بسیار کم تر شده اند. مرد نشسته بود. دستی به موهای بلند و کم پشتش می کشید. سیگاری آتش زد و به فکر فرو رفت. باید کاری می کرد. باید خودش را اصلاح می کرد. ناگهان فکری به ذهنش رسید. او می توانست بازیگر باشد: 

از فردا صبح، مرد هر روز به موقع سر کارش حاضر می شد، کلاس هایش را مرتب تشکیل می داد و همه ی سفارشات مشتریانش را قبول می کرد. 

او هر روز دو ساعت سر کار چرت می زد. وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه می رفت، دست هایش را به هم می مالید و با اعتماد به نفس بالا می گفت : خوب بچه ها درس جلسه ی قبل را مرور می کنیم. سفارش های مشتریانش را قبول می کرد اما زمان تحویل بهانه های مختلفی می آورد تا کار را دیرتر تحویل دهد. تا حالا چند بار مادرش مرده بود، دو سه بار پدرش را به خاک سپرده بود و ده ها بار به خواستگاری رفته بود. 

حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده، مدیر آموزشگاه راضی است که استاد کلاسش منظم شده و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شده اند. 

اما او دیگر با خودش « صادق » نیست. او الان یک بازیگر است.


✍️نتیجه: یادمون باشه، شاید بتونیم همه رو گول بزنیم، ولی خودمون رو نمیتونیم گول بزنیم.

با خودت صادق باش.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۲۸
MoUSA Ra


فامیل دور

فامیل دور:


بعضیا وقتی میان توو زندگی آدم

آدرسو گم میکنن

بجا اینکه برن توو دل آدم

میرن روو مخ آدم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۲۶
MoUSA Ra

پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد.

او دستانش می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را بر زمین انداخت و شکست.


پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد.


آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد. بعد از این که یک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را در کاسه چوبی بخورد، هروقت هم خانواده او را سرزنش میکردند پدر بزرگ فقط اشک میریخت و هیچ نمیگفت.


یک روز عصر قبل از شام پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی میکرد. پدر روبه او کرد و گفت: پسرم داری چی درست میکنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست میکنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!


یادمان بماند که:

       "زمین گرد است..."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۲۵
MoUSA Ra

معروف است که یوزپلنگ از هر ده بار تلاش برای شکار تنها در یکی از آنها موفق میشود وقتی یوزپلنگ نُه بار تلاش میکند و نتیجه نمیگیرد، با خود نمیگوید که من برای این کار ساخته نشده ام،

من شکارچی نیستم و بهتر است بروم علف بخورم. او برای دهمین بار نیز تلاش میکند. او آنقدر تلاش میکند تا به نتیجه دلخواه خود برسد. 

اگر ناملایمات مسیر، تو را خسته کردند از تلاش دست برندار زیرا تو هیچ وقت نمیدانی تا چه اندازه به موفقیت نزدیک شده ای.


یادت نره که هیچ موفقیتی بدون درد و رنج و تلاش مضاعف به دست نمی آید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۲۳
MoUSA Ra

💎ما آدمای جالبی هستیم 😕✋️ 



مرگ بر همه کشورا میگیم .....

بعد برنج هندی را با گوشت برزیلی در ظروف ایتالیایی روی اجاق گاز آلمانی می پزیم 

و با قاشق استیل فرانسوی 

در لباس ترکیه ای

 و با ژست انگلیسی با نوشابه اسرائیلی و دسر مکزیکی، 

زیر چادر سیاه ژاپنی در منزلی با اجناس چینی، 

کنار مبل لهستانی و تلویزیون کره ای، 

با نگاه به بی بی سی میخوریم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۲۱
MoUSA Ra

زیبایی زن


در برابر هر زن زیبا... 

مرد بدبختی هم هست که از بودن با او خسته شده است،


زیبایی یکی از ملزومات عاشق شدن در ذهن تمام مردان است ،


اما زنی که تنها زیباست و از داشتن قدرت درک عاجز است، به زودی برای مردش تبدیل به یکی از وسایل گوشه و کنار منزل می شود !


عادی و گاهی هم کسالت بار ...


#اروین_دی_یالوم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۰۴
MoUSA Ra

سخنی از سیمین دانشور


براستی"زن" بودن 

کار مشکلی است،مجبوری مانند 

یک کدبانو رفتار کنی،

همانند یک مرد کار کنی،

شبیه یک دختر جوان به نظر بیایی،

و مثل یک سالمند فکر کنی!


👤 #سیمین_دانشور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۵۹
MoUSA Ra

محمود دولت آبادی


گاهی باید از دیگران فاصله بگیری

اگر اهمیت دادند 

ارزشت را خواهی فهمید

و اگر اهمیتی ندادند

خواهی فهمید کجا ایستاده ای...!


✍️ #محمود_دولت_آبادی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۵۷
MoUSA Ra

هوا بس ناجوانمردانه سرد است

 آآآی...

دمت گرم و سرت خوش باد

سلامم را تو پاسخ گوی، 

در بگشای منم من،

میهمان هر شبت،

لولی وش مغموم

منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور

منم، دشنام پست آفرینش، 

نغمه ی ناجور

نه از رومم،

نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم

بیا بگشای در، 

بگشای، دلتنگم...


#مهدی_اخوان_ثالث


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۳۰
MoUSA Ra

دختر زشت.....اما بسیار زیبا!!🌹


دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت .

 دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ،

 موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره .


 روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند .

 نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت . 

او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید :

‘میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟ ‘

یک دفعه کلاس از خنده ترکید …


بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند . اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای در میان همه و از جمله من پیدا کند :


اما بر عکس من ، تو بسیار زیبا و جذاب هستی .

او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند .

او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود . 

به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و … . به یکی از دبیران ، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود . 


آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد . 

مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا !


و حق هم داشت . آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود .


سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم .


پنج سال  پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم ،

 دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش می دانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت :

‘برای دیدن جذابیت یک چیز ، باید قبل از آن جذاب بود ! 

در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم . 

دخترم بسیار زیبا ست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند .


روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟


همسرم جواب داد :

من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم .

و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۲۹
MoUSA Ra

این متن خیلی زیباست حتما بخون👇


💎اگر در دل کسی جایی نداری ، فرش زیر پایش هم نباش....


جایی که بودن و نبودنت هیچ فرقی نداره، نبودنت رو انتخاب کن اینگونه به خودت احترام گذاشتی ...


محبوب همه باش ، معشوق یکی

مهرت را به همه هدیه کن ، عشقت را به یکی


با هر رفتنی اشک نریز و با هر آمدنی لبخند نزن

شاید آنکه رفته بازگردد و آنکه آمده برود


آنقدر محکم و مقتدر باش که با این‌محبت ها و مهر ها زمین‌گیر نشوی ...


لازم است گاهی در زندگی ، بعضی ادمهارو کم کنی تا خودتو پیدا کنی ...


بعضی ادمارو باید دوست داشت

اما بعضی از آدمارو فقط باید داشت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۲۶
MoUSA Ra

خیانت، خیانت است

لطفاً شیرینش نکنید...

اینکه در گذشته تان ماندید و 

براى فراموش کردنش ازدواج میکنید!

اینکه اسم فرزندتان،اسمِ عشق سابقتان میشود!

اینکه حلقه ى انگشتتان گشاد شد،

از بس در اماکن مختلف دراوردید و دستتان کردید!

اینکه زندگىِ خصوصى جداست و 

زندگى زناشویى جدا!

لطفاً جمع کنید این روشنفکری‌هاى مسخره را!

"خیانت"

زهرِ ماریست که با افزودنیهاى مجاز هم شیرین نمیشود


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۰۱
MoUSA Ra

مردها، این پسرکوچولوهای ریش‌دار

هیچ‌وقت موجودات پیچیده‌ای نبوده‌اند

پیچیده‌ترین‌شان نهایتا سیگار می‌کشند و می‌نویسند یا رییس‌جمهور می‌شوند

اما زن که نمی‌شوند…

مردها موجودات قدرتمندی هستند

هرچقدر محکم در آغوش بگیری‌شان اذیت یا تمام نمی‌شوند

زورشان به در کنسروها، وزنه های سنگین و غُرغرهای زنانه خوب می‌رسد

تازه پارک دوبل‌شان هم از ما بهتر است…

مردها پسربچه هایی قوی‌اند

اما نه آن‌قدر قوی که بی‌توجهی را تاب بیاورند!

نه آن‌قدر قوی که بدون «دوستت دارم»های زنی شب راحت بخوابند!

نه آن‌قدر قوی که خیال فردای بچه‌ها از پای درشان نیاورد!

نه آن‌قدر قوی که زحمت نان پیرشان نکند!

مردها پسربچه‌هایی قوی‌اند

که اگر در آغوش‌شان نگیری و ساعت‌ها پای پرحرفی‌های پسرکوچولوی درون‌شان ننشینی

ترک می‌خورند

و آن‌قدر مغرورند که اگر این ترک هزاربار هم تمام‌شان کند، آخ نگویند...

فقط بمیرند!

آن‌هم طوری که آب از آب تکان نخورد و مثل همیشه از سرکار برگردند و شام بخورند…

فقط پسرکوچولوی سربه‌هوای درون‌شان را می‌برند گوشه‌ای از وجودشان دفن می‌کنند

و باقی عمر را جلوی تلویزیون

پشت میز اداره یا دخل مغازه

در حسرتش می‌نشینند.

هوای «پسرکوچولوهای ریش‌دار» زندگی‌مان را داشته باشیم

آن‌ها راه زیادی را از پسربچگی‌شان آمده‌اند

تا مرد رویاهای ما باشند.

دنیا بدون «دوستت دارم» با صدایی مردانه

جای ناامن و ترسناکی ست…

دنیا بدون صاحبان کفش‌های ۴۲ و بزرگ‌تر

ردپای خوشبختی را کم دارد …


👤#حسنا_میرصنم


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۵۰
MoUSA Ra

زمانی که استالین فوت کرد 

خروشچف جانشین او در کنگره حزب کمونیست شروع به باز گویی جنایات استالین کرد .

همه حاضرین تعجب کرده بودند که چگونه یک رهبر از رهبر پیشین اینچنین تند انتقاد میکند . در حین سخنرانی که سالن مملو از

جمعیت بود ناگهان فردی خطاب به خروشچف فریاد زد :

 پس تو آن زمان کجا بودی ؟


سالن ساکت شد خروشچف رو به جمعیت گفت : چه کسی این سوال را پرسید؟ 

هیچکس جواب نداد 

دوباره گفت : 

کسی که این سوال را کرد بایستد . 

اما هیچ کس بلند نشد . 

خروشچف در حالی که لبخند بر لب داشت گفت : در آن زمان من جای تو نشسته بودم .



#نیکیتا_خروشچف

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۴۹
MoUSA Ra

یک تحویلدار بانک میگفت

ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﯾﻪ ﻗﺒﺾ ﺍﻭرد تا ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ کنه .

ﮔﻔﺘﻢ: ﻭقت ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﺎﯾﺖ ﻫﺎﺭﻭ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺎﺭ!

ﮔﻔﺖ: ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﻣﻦ  ﭘﺴﺮ ﮐﯿﻢ !

ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﯿﺎﺭمم ﻫﻤﯿﻨﻮ ﻣﯿﮕﯽ؟ !

ﮔﻔﺘﻢ: فرقی نمیکنه ! ﺳﺎﯾﺘﻮ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ !

رفت، ﺑﺎ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﻭﻣﺪ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ کهنه ﻭ ﭼﻬﺮﻩ رنج دیدﻩ ای داشت، 

ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺑﺎﺑﺎﺷﻪ ...

ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺗﺤﻮیلش ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻗﺒﺾ ﻭ ﭘﻮﻟﺸﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮔﻔﺘﻢ :

ﭼﺸﻢ ﺗﻪ ﻗﺒﻀﻮ ﻣﻬﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺶ ..

ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﺸﻮ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﻢ ...

ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﺩﯾﺪﯼ ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﻧﻪ ﺑﮕﯽ ﺑﻬﺶ !

ﺑﻌﺪﺵ ﺧﻨﺪﯾﺪ ...

ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﻣﻦ ﻣﯿﺎﻡ

ﺍﻭﻣﺪ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ﮔﻔﺖ ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ ﺍﺯﺕ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﭽﻢ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﮐﺮﺩﯼ !


ﺍﺯ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﺑﭽﻪ ﭘﺪﺭ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﻓﺮﺩﯾﻪ ﮐﻪ ﺣﻼﻝ ﻣﺸﮑﻼﺗﻪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ

 

ﭘــﺪﺭ است که ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪﺍﺭد ﻭ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺯﻳﺮ ﭘﺎﻳش ﻧﻴﺴﺖ ....

ﺑﻲ ﻣِﻨَﺖ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻏﺮﻳﺒﮕﻲ ﻫﺎﻳش ﻣﻲ ﮔﺬﺭد ﺗﺎ ﭘﺪﺭ ﺑﺎﺷد ...

ﻭ ﭘﺸﺖ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﻳش ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻲ ﮐﻨد...


تقدیم به همه باباها ...❤️

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۴۵
MoUSA Ra


💎سفره ای گسترانیده و کله پاچه ای بیاوردند. سلطان فرمود: در این کله پاچه اندرزها نهفته است.

سپس لقمه نانی برداشت و یک راست مغز کله را تناول نمود، سپس گفت:

"اگر می خواهید حکومتی  جاودان داشته باشید، سعی کنید جامعه را از "مغز" تهی کنید." 

سپس "زبان" کله پاچه را نوش جان و فرمود:

"اگر می خواهید بر مردم حکمرانی کنید "زبان جامعه را کوتاه و ساکت کنید."

سپس چشم ها و بناگوش  کله پاچه را همچون قبل برکشید و فرمود:

"برای این که ملتی را کنترل کنید، بر چشم ها و گوش ها مسلط شوید و اجازه ندهید مردم زیاد ببینند و زیاد بشنوند."

وزیر اعظم عرض کرد:

پادشاها! قربانت بروم حکمت ها بسیار حکیمانه بودند، اما جواب شکم ما را چه میدهید؟

ذات ملوکانه، در حالی که دست خود را بر سبیل های چرب خویش می کشیدند، با ابروان خود اشاره ای به "پاچه" انداختند و  فرمودند:

"شما "پاچه" را بخورید و "پاچه  خواری" را در جامعه رواج دهید 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۳۳
MoUSA Ra

فرهنگ زیبا در کشور آلمان


در آلمان دور  انداختن هرگونه بطری شیشه ای و پلاستیکی کار کاملا عجیبی محسوب میشود.

در آن کشور به علت اهمیت مسئله بازیافت شما می توانید با برگرداندن بطری ها به هر سوپر مارکتی بخشی از پولی که در ازای خرید محصول داده بودید را پس بگیرید. 


اما در کنار این قانون فرهنگ زیباتری شکل گرفته که معمولا مردم بطری هاشون را در کنار سطل آشغال ها میگذارند تا بى بضاعتها با برگرداندن آنها به سوپر مارکت پول خورد و خوراکشان را در بیاورند!


"انسان دوستى در هر شکل و آیینى زیباست"❤️

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۱۹
MoUSA Ra

زیبایی

زیبایی یک زن به لباسهایی که میپوشه نیست

زیبایی زن باید در چشماش دیده بشه

آنجا که مسیر رسیدن به قلب اوست


#آدری_هپبورن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۰۷
MoUSA Ra

بیاموزیم


بیاموزیم

زندگی خصوصیمان را 

خصوصی نگه داریم،

در غیر اینصورت 

دیگران زندگی ما را وسیله سرگرمی

خود خواهند کرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۰۴
MoUSA Ra

تو خیابون یه مرد میانسالی جلومو گرفت , گفت:


آقا ببخشید, مادر من تو اون آسایشگاه روبرو نگهداری میشه, من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اونجا, این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید.

قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که مادرته بابا, اونم ابراز پشیمونی کرد و رفتم داخل آسایشگاه, پیر زن رو پیدا کردم, گفتم این امانتی مال شماس, گفت حامد پسرم تویی؟

گفتم نه مادر, دیدم دوباره گفت حامد تویی مادر؟

دلم نیومد این سری بگم نه , گفتم آره, پیرزنه داد زن میدونستم منو تنها نمی ذاری,

شروع کرد با ذوق به صدا کردن پرستار که دیدی پسر من نامهربون نیست؟

پرستاره تا اومد گفت شما پسرشون هستید؟

تا گفتم آره دستمو گرفت, گفت 4 ماه هزینه ی نگهداری مادرتون عقب افتاده , باید تسویه کنید

حالا از من هی غلط کردم و اینکه من پسرش نیستم ولی دیگه باور نمی کردن

آخر چک و نوشتم دادم دستش, ولی ته دلم راضی بود که باز این پیر زن و خوشحال کردم , هر چند که پسرش خیلی ... بود.

اومدم از پیرزنه خداحافظی کنم تا منو دید گفت دستت درد نکنه , رفتی بیرون به پسرم حامد بگو پرداخت شد, بیا تو مادر!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۸:۰۱
MoUSA Ra